کافه بلوط

این وبلاگ برای دل خودمون زده شده و توش م خوایم از هرچی که تو این نت قشنگه و جالبه استفاده کنیم

کافه بلوط

این وبلاگ برای دل خودمون زده شده و توش م خوایم از هرچی که تو این نت قشنگه و جالبه استفاده کنیم

سخنان خوش

یشتر آرام و بی صدا باشید



رودخانه ها آب خود را مصرف نمی کنند
درختان میوه خود را نمی خورند
خورشید گرمای خود را استفاده نمی کند
گل ، عطرش را برای خود گسترش نمی دهد
نتیجه :
زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . .
.
.
.
.
. ادامه مطلب ...

چطوری جوون بمونیم

چطوری جوون بمونیم؟


1-اعداد و ارقام غیر ضروری رو دوربنداز!
2 دوستهای شاد و خوش و خرم و سر حالت رو برای خودت نگه دار!
آدمهای بی حس و حال تو رو هم بی حال می کنن
( اگه خودت جزو این دسته ای حواست باشه!)
3- دائم در حال یادگیری باش!
سعی کن بیشتر راجع به کامپوتر، کارهای دستی،باغبانی و خلاصه هرچی که فکر می کنی یاد بگیری
هیچوقت نگذار مغزت بی کار بمونه
"مغز بیکار پاتوق شیطانه"
این شیطان هم اسمش آلزایمر ِ
4- از چیزهای ساده، لـــذت ببر
5- اغلب بخنـــــد، قهقهه های بلند و طولانی
اونقدر بخند که نفست بند بیاد
اگه دوستی داری که خیلی باهاش می خندی، پس خیلی باهاش وقت بگذرون
6- گاهی اوقات یه کم اشک بریز
سختی کشیدن هست، غمگین بودن هست اما ادامه نده
تنها کسی که تمام طول زندگیمون کنار ماست، خود ما هستیم
پس تا وقتی که زنده ایی زندگی کن
7- دور و اطرافت رو با آدمهاو چیزهایی پر کن که دوستشون داری
با د وستها و فامیل، با یادگاری هات، حیووون خونگی، موسیقی ، گل و گیاه و خلاصه هرچیزی
خوب حالا خونه ات پناهگاه و محل آرامشت شد؟
بگو ببینم، رابطه ات با خدا چطوره؟
8- سلامتیت رو جشن بگیر و بهش اهمیت بده!
اگه سالمی، سعی کن این وضعیت رو حفظ کنی
اگه وضعت متغیره، سعی کن متعادلش کنی و حالت رو بهتر کنی
اگر هم فکر می کنی تنهایی از پسش بر نمی آیی،از یک نفر کمک بگیر
9- به سمت ناراحتی ها ت سفر نکن!

10- از هر فرصتی که داری استفاده کن و به همه کسانی که دوستشون داری، عشقت رو نشون بده


داستان عاشقانه‌ی یک شعر

من نمی دونم دقیقا این داستان واقعیت داره یا نه ولی برای خودم که واقعا جالب بود یک بار بخونید ارزش خوندن داره


 
این شعر و تصنیف زیبای اون رو همه ی ما حداقل یک بار خوندیم و شنیدیم
شعری زیبا از مهرداد اوستا :
وفا نکردی و کردم، خطا ندیدی و دیدم
شکستی و نشکستم، بُریدی و نبریدم
اگر ز خلق ملامت، و گر ز کرده ندامت
کشیدم از تو کشیدم، شنیدم از تو شنیدم
کی ام، شکوفه اشکی که در هوای تو هر شب
ز چشم ناله شکفتم، به روی شکوه دویدم
مرا نصیب غم آمد، به شادی همه عالم
چرا که از همه عالم، محبت تو گزیدم
چو شمع خنده نکردی، مگر به روز سیاهم
چو بخت جلوه نکردی، مگر ز موی سپیدم
بجز وفا و عنایت، نماند در همه عالم
ندامتی که نبردم، ملامتی که ندیدم
نبود از تو گریزی چنین که بار غم دل
ز دست شکوه گرفتم، بدوش ناله کشیدم
جوانی ام به سمند شتاب می شد و از پی
چو گرد در قدم او، دویدم و نرسیدم
به روی بخت ز دیده، ز چهر عمر به گردون
گهی چو اشک نشستم، گهی چو رنگ پریدم
وفا نکردی و کردم، بسر نبردی و بردم
ثبات عهد مرا دیدی ای فروغ امیدم؟
 
 ولی داستان عشق و خیانتی که باعث سروده شدن این شعر شد به گوش کمتر کسی رسیده..... ادامه مطلب ...

فقط اگر تا آخر بخونی ...

 

حمید مصدق:

 

تو به من خندیدی و نمی دانستی

من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم

 

باغبان از پی من تند دوید

سیب را دست تو دید

غضب آلود به من کرد نگاه

سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک

 

و تو رفتی و هنوز،

سالهاست که در گوش من آرام آرام

خش خش گام تو تکرار کنان می دهد آزارم

 

و من اندیشه کنان غرق در این پندارم

که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت

ادامه مطلب ...

یک عکس جالب و خلاقانه

بعد از کلیک روی لینک پایین و کشیدن کرکره از سمت راست به چپ به خالق این تصویر سازی افرین بگید واقعا جالب بود


http://www.blogoscoped.com/files/stripes.html