کافه بلوط

این وبلاگ برای دل خودمون زده شده و توش م خوایم از هرچی که تو این نت قشنگه و جالبه استفاده کنیم

کافه بلوط

این وبلاگ برای دل خودمون زده شده و توش م خوایم از هرچی که تو این نت قشنگه و جالبه استفاده کنیم

مامان شانپانزه

اخی نگاه کنید ترو خدا ادم چه چیزهایی که نمی بینه بعدا این ادمیزاد بخاطر تفریح و کسب درامد چه کارهایی که نمی کنه چند وقت پیش یک سری عکس دیدم که نشون می داد یک سری کرد یک خرس و دوتا بچش و چطوری کشتن و جالبه بدونید واسه اینکه پوست خرس خرا ب نشه شکم بچه خرسهارو پاره کرده بودن و رودهاشونو زنده زنده از شکمشون بیرون کشیده بودن و طفلیها تا شب با زجر کنار مادرشون خوابیدن و ناله کردن تا بمیرن دیگه جزئیات و نمی گم که خودم اعصاب ندارم .

ولی بجاش این عکسها رو قرار می دم تا لذت ببرید


ادامه مطلب ...

کلاس ریاضی

این متن و حتما تا اخرش بخونید خیلی جالبه و با فکر ادم بازی می کنه


امروز میخواهیم با هم کمی ریاضی کار کنیم

هدف از کلاس امروز حل برخی معادله های بسیار ساده است که شما در مدرسه آموخته اید.
البته اگر هنوز به خاطر داشته باشید...
در اینجا من به شما 3 رقم و یک نتیجه خواهم داد، شما باید با قرار دادن علامت های صحیح معادله را کامل کنید.
برای درک بهتر ابتدا یک مثال را با هم حل میکنیم، باقی معادله ها به عهده ی شماست:
2 2 2 = 6
این رابطه اینجوری درست میشه:
2  + 2  + 2 = 6

ساده بود نه؟ حالا بقیه ی معادله ها را حل کنید.

ادامه مطلب ...

عجب حرفی


زاهدی گوید: جواب چهار نفر مرا سخت تکان داد...

اول مرد فاسدی از کنار من گذشت و من گوشه لباسم را جمع کردم تا به او نخورد. او گفت‌ای شیخ خدا می‌داند که فردا حال ما چه خواهد بود!

دوم مستی دیدم که...
افتان و خیزان راه می‌رفت به او گفتم قدم ثابت بردار تا نیفتی. گفت تو با این همه ادعا قدم ثابت کرده‌ای؟

سوم کودکی دیدم که چراغی در دست داشت گفتم این روشنایی را از کجا اورده‌ای؟ کودک چراغ را فوت کرد و ان را خاموش ساخت و گفت: تو که شیخ شهری بگو که این روشنایی کجا رفت؟

چهارم زنی بسیار زیبا که درحال خشم از شوهرش شکایت می‌کرد. گفتم اول رویت را بپوشان بعد با من حرف بزن.

گفت من که غرق خواهش دنیا هستم چنان از خود بیخود شده‌ام که از خود خبرم نیست تو چگونه غرق محبت خالقی که از نگاهی بیم داری؟

طنز

یکی لکنت زبان داشته، زنگ می زنه اورژانس که بیاد جنازه همسایه شون رو که مرده ببره...
می گه ،اااالو اااوورجانس، این ههههمسایمون ممممرده یه آمبولانس بفرستین.
طرف می پرسه: آدرستون؟
یارو تا میاد آدرسو بگه زبونش بند میاد می گه ظظظظظ...
طرف می گه ظفر منظورته؟
می گه ننننننننه، طرف فکر می کنه سرکاره، قطع می کنه.

۲هفته بعد همین اتفاق می افته. باز هم طرف می گه آدرستون، باز زبون یارو بند میاد می گه ظظظظظ...
طرف می پرسه ظفر؟ می گه نننننه...، باز مامور اورژانس فکر می کنه سرکاره، قطع می کنه.

۳ ماه می گذره، باز طرف زنگ می زنه می گه اااااووووورژانس،
این هههمسایه مون ممممرده محلللمون بو گگگرفته یه آمبولانس بببفرستین.
طرف می گه آدرستون؟
باز زبونه یارو بند میاد می گه ظظظظظ...، از اونور می گن آقا منظورت ظفره؟
طرف می گه: آآآآآره! ک ک کشوندم آوردمش ظفر ببببیا بببرش!

چطور می فهمی که در سال 2011 هستی


 

 1. یهو نگاه میکنی می بینی خانوادت 3 نفر بیشتر نیستن ولی 5 خط موبایل دارن

 
 

2. واسه همکارت ایمیل میفرستی،در حالیکه پشت میز بغل دستی تو نشسته 

ادامه مطلب ...